English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5504 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quayside U زمین اطراف بارانداز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
touchline U خط اطراف زمین فوتبال
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
wharfs U بارانداز
docks U بارانداز
docked U بارانداز
quay U بارانداز
quays U بارانداز
dock U بارانداز
jetty U :بارانداز
dockside U بارانداز
jetties U :بارانداز
wharf U بارانداز
depots U بارانداز
depot U بارانداز
wharves U بارانداز
dockers U کارگر بارانداز
exq U تحویل در بارانداز
quay wall U دیوار بارانداز
terminal operations U عملیات بارانداز
dock yard U محوطه بارانداز
docker U کارگر بارانداز
free docks U تحویل در بارانداز
beach master U رئیس بارانداز
hard stand U بارانداز هوایی
ex quay U تحویل در بارانداز مقصد
dock warrant U رسید انبار بارانداز
discharge capacity U فرفیت تخلیه بارانداز
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
beach unit U یکان تهیه بارانداز
aerial port squadron U گردان بارانداز هوایی
sea island terminal U بارانداز داخل دریا
aerial port squadron U گردان عملیات بارانداز هوایی
rear waistlock and side sweep U درو با مایه سالتو و بارانداز
yardmaster U رئیس محوطه بارانداز راه اهن
truck head U سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
terminal service company U گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
railhead depot U بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
hard stand U بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
navigation head U بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
environs U اطراف
environment U اطراف
environments U اطراف
milieu U اطراف
milieus U اطراف
from the four winds U از اطراف
milieux U اطراف
parties U اطراف
mess around <idiom> U دو رو اطراف بازیکردن
architrave U گچبری اطراف در
graveside U اطراف قبر
gravesides U اطراف قبر
pappus U کلاله اطراف گل
periderm U پوست اطراف
about U در اطراف نزدیک
edge zone U اطراف لبه
pericardium U اطراف قلب
sides of the question U اطراف موضوع
wryly U به اطراف چرخاندن
ambient noise U صدای اطراف
vicinity U در حدود در اطراف
go around <idiom> U به اطراف سفرکردن
wry U به اطراف چرخاندن
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
black eye U سیاهی اطراف چشم
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
black eyes U سیاهی اطراف چشم
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
parties U متداعیین اطراف دعوی
sea chest U مکندههای اطراف ناو
seaward U اطراف دریا روبدریا
barnyard U محوطهء اطراف انبار
port U ریل اطراف ناو
look round U اطراف کار را دیدن
barnyards U محوطهء اطراف انبار
to look a bout U اطراف کار را پاییدن
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
reel U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
whiskery U موی اطراف گونه وچانه
heat muff U پوشش اطراف پنجه اگزوز
paraselene U روشنایی اطراف هاله ماه
sword dance U اجرای رقص در اطراف شمشیر
reeling U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeled U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
safe distance U مسافت امن اطراف مین
snaking U تورگیری اطراف توپ ناو
reels U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
(keep/have one's) ear to the ground <idiom> U بادقت مراقب اطراف بودن
periosteal U واقع در اطراف ضریع استخوان
balteus U [نواری در اطراف بالشتک قوسی]
frame U و مرز اطراف فضای پنجره
whisker U موی اطراف گونه وچانه
areola U محوطهء کوچک اطراف چیزی
greater U شهر و حومه و شهرکهای اطراف آن
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
thistledown U پرز اطراف گلهای خاربن یا ژاژ
plaster cast U گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
maul U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
burg U حصار یانرده اطراف خانه یاشهر
mauls U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
cross pointing U ارایش طنابهای اطراف ناو یااستنچی
plaster casts U گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
ambient U متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
seminars U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminar U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
vibrissa U سبیل وموی اطراف دهان حیوان
mauled U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
mauling U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
peristyle U ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
cimbia U [نوار یا ابزار مغزی اطراف ستون]
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
splinter screen U پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
primary cluster U تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
aerodynamic shape U شکل یک جسم در رابطه باجریان هوا در اطراف ان
Gibbs surround U [معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
to send things flying U [بخاطر ضربه] به اطراف در هوا پراکنده شدن
gipsy bonnet U کلاه زنانه که اطراف ان برگههای پهن دارد
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
to be wary of saying something U در گفتن سخن ملاحظه اطراف کار راکردن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
dead knot U گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
fluffing U موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
periodontics U مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
sprite U شی ای که اطراف صفحه نمایش در گرافیک کامپیوتری حرکت کند
facing distance U مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
fluffs U موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
to look round U اطراف کار را دیدن یا پاییدن امکان چیزیی راسنجیدن
broken stowage U فضای خالی اطراف امادها وبارها در داخل کشتی
fluff U موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
fluffed U موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
Is there an inexpensive restaurant around here? U آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
run around U تنظیم متن در اطراف یک شکل دریک صفحه چاپ شده
joystick U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
apron U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
axis U 1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
tulip design U طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
aprons U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
centred U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centers U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
joysticks U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
interrogatory U مجموعه سوالاتی که از شهودیا سایر اطراف دعوی در یک دادگاه میشود
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com